تسنیمی از جنت یار

تسنیمی از جنت یار

و مزاجه من تسنیم ! ( مطففین / 27 )
تسنیمی از جنت یار

تسنیمی از جنت یار

و مزاجه من تسنیم ! ( مطففین / 27 )

هلهله !

 

 

کاش بفهمیم!  

الآن که این صداها رو می شنوم که سراسر فضا رو پر  

 کرده یه ذره خوب گوش کنیم یه صدای دیگم میاد صدای   

حرم امام حسین وقتی خیمه ها رو آتیش زدن و هلهله می کردن و می خندیدن ....  

حالا خودمون بگیم در ایام شهادت حضرت فاطمه مادر حسین که براش کلی 

 

 ادعا داریم چه می کنیم؟  

 در ایام حزن اهل بیت جه می کنیم  ؟ 

نمی دونم چرا دلم گرفت و یاد حرم آقا افتادم یا حال   

و روز این ایام و روزای حضرت علی   

دارین برا چی خوشحالی می کنیم ؟ 

نمی دونم هر کسی الآن عزیزش مشکلی براش پیش میومد لبش به خنده باز  

 نمی شد چی شده که تو  این روزای غمبار و سنگین می زنن و می خندن و .... 

 

......

پر جبرئیل!

 

 

 

تصویر اول :  چشمهای علی هر بار که از خانه   

بیرون می رود دری نیم سوخته می بیند!  

تصویر دوم : سجاده ای باز که بوی پر جبرائیل می پیچد
 
  

و تمام مدینه را معطر می کند !  

تصویر سوم : نگاه حسن از این کوچه  

 هرگاه می گذرد پر اشک می شود !

 

....  

خانه گلی !

 

 

 

 

 

خانه ای گلی ، با دری نیم سوخته ! 

اهالی این خانه عرش نشینانند و این گونه مظلومیتشان تا عمق دل را آتش می زند ! 

این جا بوی خالص خدا می دهد ! 

فرستاده خدا  وقتی به این خانه مشرف می شود اذن می خواهد ! 

حبیب خدا دم این خانه می ایستد و سه بار سلام می دهد هر روز !  

اینجا خانه ریحانه الرسول است ! 

پس چه دل سیاهی دارد دستی که آتش بپا می کند دم این خانه و نعره می زند و دل چرکینش  را جار می زند . 

چه بیزار است از رسول خدا صاحب دستی که بر صورت زهرا زد چرا که رسول خدا خود فرمود کسی که خشم فاطمه را برانگیزاند مرا به خشم آورده و کسی که مرا به خشم بیاورد خدا را به خشم آورده . 

لعنت بر دل منافق آنکه با ولی خدا علی بجنگد و کینه اش را بدل داشته باشد که پیامبر فرمود : علی را دشمن نمی دارد جز منافق ! 

 

.... 

تصویر مادر!



تسلیت به ارباب هستی...


غمت کم آقا !


با اینکه همیشه تمنای دل کوچکم زدودن غمی از بار غمهای بسیارت بود 


اما آنچه کم بود همین و آنچه زیاد بود اینکه دلت را آزرم نه یک بار که زیاد 


با اینکه تمنای دلم نشاندن تبسم بر دل نازنینت بود اما کی این شد ؟


فاطمیه مادرت ، عزای مادرت آمد !


ما سیاه پوشان اگر چه قلیلیم اما غمت را 


به جان می خریم سرت سلامت !


جانمان به فدایت ...



تصویر اول :  کوچه بنی هاشم !


تصویر دوم  : چادری خاکی !


تصویر سوم : صورتی کبود !


تصویر چهارم : دلی شکسته و دستی لرزان بر شانه حسن !


تصویر پنجم : کاش مولا نبیند !



لعنت خدا بر کسانی که دلت را بدرد آوردند و دل پیامبر خدا را !


.......



پیامبر پاک !





هنوز دیری از رحلت پیامبر نگذشته و جراحت درونی ما در

 فراق رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم التیام نپذیرفته


 و پیکر پاکش به خاک سپرده نشده است .

هدف از این شتابزدگی دست یافتن به خلافت بود که به فتنه درنیافتید ،


 ولی در فتنه فرو رفتید و جهنم فراگیرنده ی کافران است .

جه دور شدید .


و چه شد بر شما و چرا از راه خود منحرف شدید !؟

در حالی که کتاب خدا در فرا روی شماست ، دستوراتش روشن و احکام

 

آن واضح و نشانه های پیداست و

نهی ها و امرهای آن آشکار است .


شما آن را به پشت سر گذاشتید آیا رغبتی به آن ندارید و

 یا جایگزینی بجز قرآن انتخاب کرده اید ؟


و چه انتخاب بدی !

و هر کس بجز اسلام دینی را انتخاب کند از او پذیرفته نخواهند شد


 و او در آخرت از زیانکاران است 

سپس بعد از اینکه در این مرکب خلافت استقرار یافته و افسارشان


 در دستتان سهل شد آتش فتنه ها را دامن زده و شعله ها برافروختید 

و با جان و دل به نداهای گمراه کننده شیطان پاسخ داده و  


به خاموش کردن انوار روشن دین  و از بین 

رفتن سنتهای پیامبر پاک پرداختید!


آهسته آهسته و در پرده ، آثار دین را محو می کنید و

 در پی فرصت هستید که کینه های خود را که از پیامبر در


 سینه دارید در اهل بیت او عملی سازید و این را بدانید بسان

 کسی که با کارد و نیزه پیکرش چاک چاک شود ،


 در برابر شما استقامت و صبر می کنیم .