تسنیمی از جنت یار

تسنیمی از جنت یار

و مزاجه من تسنیم ! ( مطففین / 27 )
تسنیمی از جنت یار

تسنیمی از جنت یار

و مزاجه من تسنیم ! ( مطففین / 27 )

باران مسیر همیشه تو ...



بنام خدای دستهای مشگل گشای علی ...

ارباب ، 

چرا هر چه می گردم کمتر می یابمت ؟

چه زمانه سنگینی که دورم کرد از هرچه زیبایی مهربانیهای تو 

حالا در این تنهایی غربت خود کجا به دنبال تو بگردم ؟

خسته ام از بی تو بودن ؟

 دیدن چشمهای نا آشنا می آزرد دلم را ، دل خسته و بیقرارم را !

آسمانی که سرش را در پای تو انداخته کجاست ؟

باران مسیر همیشه تو را می داند و به موقع خود را می رساند به مقدم تو 

و در مسیر رفتنش می بینمش به دنبالش می دوم اما به تو نمی رسم 

آخر اگر تو نخواهی دست کسی  به زیباییهای لطف تو نمی رسد ...




دل خسته

 

 

دلم امشب آسمانی است هوای باریدن دارد  

از دامن تو جدا شده ام  

پشت سرم و مقابلم  چیزی نمی بینم  

امید تودارم ..

  یعنی در صحن وسرای به آن بزرگی جایی برای 

 یک دلشکسته نبود که عذرم را نیامده خواستی ... 

دیگر چیزی نمی خواهم از دل مهربانت .. 

 خسته ام و بیقرار ...